آراد 27 روزه
من بعد از یه غیبت بزرگ برگشتم. امروز آراد جونم 27 روزه شده . منم کم کم به شب زنده داری دارم عادت میکنم .اوایل برام خیلی سخت بود . البته آراد نازم خیلی مظلومه . فقط به خاطر شیر گریه میکنه . بارها شده شب همش ناله های کوچولو میکرده و من هی غر میزدم که چرا ساکت نمیخوابه و تو خواب ناله میکنه .بعد که بلندش میکردم میدیدم لباسش تمام خیس شده بیچاره واسه همون ناله میکرد.
بازم یادم رفت عکس آراد رو برای آپلود بیارم . دوربینم خونه مامانم مونده . آخه اونجا همش ازش عکس میگیریم یادم میره بیارمش اینجا (خونه خودم)
راستی وزنم رو 65.5 باقی مونده و کم کم دارم نگران میشم !!! شنبه هم عروسی برادر شوهرمه و یه مسافرت در پیش داریم. احتمالا برام خیلی سخت بگذره چون هم باید مواظب آراد باشم هم به آرایشگاه و عروسی و این چیزا برسم.
خدا به داد نی نی جونم برسه که باید توسط اونهمه فامیل دست به دست شه و احتمالا بوسیده شه !!!!!!
امروز میخوام برم آرایشگاه بعد از مدتها یه صفایی به موهام بدم و هایلایت کنمش . آخه تو 9 ماه بارداری حسابی بهشون استراحت دادم !