آراد بابایی
آراد خان ما ظاهرا باباشو خیلی از من بیشتر دوست داره . من امروز کنکور فوق داشتم . دیشب برای اینکه بتونم راحت بخوابم و خواب یکسره داشته باشم بابای آراد گفت من پیش آراد میخوابم.خلاصه جامونو عوض کردیم . طی شب اصلا صدای گریه آراد رو نشنیدم . گفتم حتما خوابم خیلی سنگین بوده و نفهمیدم .صبح گفتم برم ببینم آراد چند بار طی شب شیر خورده ( از روی شیشه های کثیف) خلاصه دیدم آراد خان همچین پیش باباش خوابیده که نگو و نپرس . شیشه ها هم تمیزن یعنی یه بارم بلند نشده برای شیر !!!
خلاصه من رفتم امتحان و 10 صبح که برگشتم آراد تازه بیدار شده بود و شیر خورده بود.یعنی تا 10 صبح بدون شیر یکسره خوابیده بود !!!باورم نمیشد . من که پیش آراد می خوابم تا 10 صبح 2 بار بهش شیر میدم . یکی حوالی 4-5 صبح بیدار میشه و گریه میکنه یکی هم حوالی 7-8 صبح . ولی ظاهرا باباشو اصلا اذیت نکرده بود . تازه باباش میگفت خیلی خوب خوابیدم!!!
حالا میخوام بگم از این به بعد آراد پیش بابایی بخوابه !!
وزن آراد در پایان 7 ماهگی 11.300
در حال حاضر آراد کاملا میشینه . حالت چهاردست و پا هم به خودش میگیره ولی هنوز بلد نیست بره .
غذا رو هم خیلی دوست داره .کلی هم کارای بامزه انجام میده.
آب دهنش هم همچنان سرازیره ولی فعلا اثری از دندون نیست.
راستی یه عادت بدی کرده . به گهوارش عادت داشت و حالا که گهوارش کوچیک شده به هیچ نحوی نمیخوابه . فقط تو کالسکه میتونم بخوابونمش . فعلا کالسکه رو گذاشتم تو خونه و هر وقت آقا خوابش اومد میذارمش تو کالسکه و راه میرم زودی میخوابه .در عیر اینصورت همه همسایه ها میفهمن که آراد خوابش میاد !!!