ماشین سواری من و آراد
آراد خوشگلم دیروز برای بار دوم با هم با ماشین رفتیم بیرون .اولین بار چند روز پیش بود که میخواستیم دو تایی بریم خونه دایی محسن . اولش کلی هول کردم و گفتم بهتره آژانس بگیرم چون ممکنه نتونم هم رانندگی کنم هم مواظب تو باشم .بعد دل رو به دریا زدم و گفتم باید امتحان کنم .اول خوابوندمت . بعد که مطمئن شدم خوابت سنگین شده کریر تو و ساکتو بردم تو ماشین گذاشتم و ماشین رو هم از پارکینگ در آوردم .بعد اومدم بالا دیدم هنوز خوابی . خودم هم آماده شدم . بعدش لباساتو یواش تنت کردم تو هم یواش یواش بیدار شدی .یه پتو هم انداختم دورت و با هم رفتیم مهمونی . خیلی برام جالب بود . این اولین باری بود که دو تایی میرفتیم جایی . احساس خوبی داشتم . تو هم اصلا مامانی رو تو ماشین اذیت نکردی و یکسره به من زل زده بودی !!
دیروز هم برای باردوم رفتیم خونه دوست مامانی (خاله رایحه) .خوشبختانه اونجا هم اصلا اذیت نکردی و کلا ساکت بودی و داشتی دورو برتو نگاه میکردی.دیگه دل جراتم زیاد شده و هر بار ببینم هوا بدک نیست زودی به این فکر میفتم که بریم با هم گردش
اینجوری خودمم هم حس بهتری دارم .آخه من که هر روز بیرون بودم الان کلا سیستم زندگیم عوض شده و همش خونه ام .برام خیلی سخته ولی به خاطر تو پسر عسلی تحمل میکنم.
اینم عکس آراد کوچولو با لباس بیرون
چند روزیه وقتی آویز موزیکالتو برات روشن میکنم دستتو دراز میکنه و اونا رو میزنی . گاهی هم خیلی عصبی میشی و محکم روشون میکوبی . بعد من فکر میکنم شاید ازش میترسی و زود ور میدارمش.
جلو آینه هم که میری تا خودتو میبینی میخندی و کلی لوس میشی !!!
مامانی چرا اینقدر تو حموم جیغ و داد راه میندازی ؟؟!!!!! حموم که ترس نداره
.این کارا رو میکنی باعث میشی من جرات نکنم ببرمت حموم و هی به مامان فاطمه (مامان بزرگت) زحمت بدم.
راستی وسوسه شدم یه ذره فرنی درست کنم بهت بدم ببینم عکس العملت چیه .البته دکترت گفت تا 6 ماه باید صبر کنم .ولی من خیلی عجله دارم.
ولنتاینت هم مبارک باشه خوشگلم