آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

نی نی کوچولوی من

هفته 30

1390/5/11 17:06
نویسنده : مریم
952 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ٤ روزه که وارد هفته سی شدم.خدایا شکرت. یادمه وقتی تازه هفته ٥ بودم و واسه اولین بار رفته بودم دکتر یه خانومه اومده بود و تو هفته ٣٠ بود.من اونجا کلی حسرت خورده بودم و واسم خیلی دور از دسترس بودو با خودم میگفتم یعنی میشه منم به هفته ٣٠ برسم.و حالا اون روز رسید و منم هفته ٣٠ هستم.انشالله این ٨-٩ هفته هم به خیر و خوشی بگذره.

niniweblog.com

تو این دو هفته که نبودم کلی اتفاقا افتاد.اول اینکه جاریمو دیدم.بدک نبود.همسن و سال خودم بود. ازش خوشم اومد.

بعد هم اینکه چند روز پیش هم مادر شوهرم اینا اومدن خونمون و مادرشوهرم یه عالمه وسایل واسه نینی آورده بود که انشالله عکس اونا رو هم میذارم.حالا نمیدونم با اینهمه لباس واسه نینی چیکار کنم!!

مادر شوهرم ميگفت اصلا فرق نكردي نه پف كردي نه هيچي فقط شكمت اومده جلو و قيافت اصلا بد نشده(آخ جون)

niniweblog.com

١ مرداد هم یه آمپول رگام زدم که واقعا قیافه وحشتناکی داشت و از دیدنش داشتم سکته میکردم ولی به اونصورت درد نداشت.

niniweblog.com

راستی من همچنان در اضطراب بودم که  نکنه کیسه آبم نشتی داره و ٤ مرداد که نوبت دکتر داشتم دوباره منو فرستاد سونو تا خیالم راحت شه.آخه سونوی قبلی مال ١٠روز بعد ازاین احساس خیسی بود و حالا یه ماه و ده روز گذشته بود و دکتر گفت اگه سوراخ ریزی هم باشه تا الان باید توسونو کاملا مشخص شه.خلاصه رفتم سونو و گفت همه چی سالمه و الکی نگرانی.بعد که از دکتر اومدیم خونه کلی عذاب وجدان گرفتم که چرا واسه وسواس های الکی نینی بیچاره من هی باید سونو بشه!!!

 تو راه برگشت هم رفتیم کناردریا و من پامو کردم تو آب دریا.جای همه خالی وای که چه کیفی میداد.موج میزد به پاهام و تو این گرما احساس خنکی میکردم.اگه حامله نبودم کلا میرفتم تو آب.حیف باید تا سال دیگه تابستون صبر کنم تا برم تو آب!!!

niniweblog.com

وزنم هم 67.5 شده .فشارم همچنان 10 هست.

راستي اسم نيني رو شايد آريا بذارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

بهار(مامانی شهراد)
11 مرداد 90 17:20
سلام عزيزم انتظار کشيدن واسه اومدن يه فرشته خيلي قشنگه ني ني منم ارديبهشت به دنيا اومده اميدوارم وقتي کوچولوت به دنيا اومد با پسر من دوست بشه پيشم بيا منتظرتم
سهیلا
13 مرداد 90 3:11
سلام خانومی خوشحالم که حال هر دوتون خوبه وسایل نی نی مبارکه (اونایی که مامان همسرت) آوردن امیدوارم این چند هفته باقیمانده رو به سلامتی و خوشی پشت سر بزاری برای نی نی جیگر خاله
آخرين پرواز
14 مرداد 90 15:57
سلام پس ما باهم همشهري هستيم!؟ كجا مينشيني اي خانم شمالي ؟! خداروشكر كه بچه ات سالم و جاري ات ديديش! مبارك تون باشه اين همه لباس مادربزرگ براي نوه عزيزش هديه داده! مثل من براي پدربزرگ و مادربزرگ براي آنها عزيز هستم.ازبين نوه ها منو بيشتر دوست داره. اسم پسرتون آريا انتخاب كرديد مبارك باشه.
آخرين پرواز
15 مرداد 90 16:05
من يكي از شهرهاي مازندران به دنيا آمدم. موافقي كه لينك كنيم. اسم وبلاگم كه ميدوني چيه همون بذار و اسم وبلاگتون چي بذارم.؟!
آخرين پرواز
15 مرداد 90 19:04
سلام مجدد چه فرقي ميكنه كه من كيجا باوم يا ريكا؟! فكرشو نكن پير ميشي!! خب؟! آفرين . و الان توي آستارا مينشيني؟! آب و هواش خوبه؟!
غزلک*مامان فسقلی*
16 مرداد 90 16:25
سلااااااام مریم جون، خوش به حالت که به هفته 30 رسیدی، امیدوارم این هفته های آخر رو هم به سلامتی بگذرونی مواظب خودت و گل پسرمون باش
مامان پارسا جون
18 مرداد 90 16:03
آریا اسم قشنگیه مامانی به سلامتی